صدا، نبض فیلم است / لوکیشنهای محدودی را انتخاب کنید و جابجاییها را حذف کنید
فناوری دیجیتال این امکان را در فیلمسازی فراهم کرده تا پروسه فیلمبرداری، تدوین و حتی به کار بردن جلوههای ویژه، با بودجههای کم نیز، عملی باشد. اکنون فیلمهای سینمایی را میتوان با کسری از هزینه فیلمهایی که در سالها و دهههای گذشته ساخته میشد، جلوی دوربین برد. ظهور اینترنت، فضای مجازی، تکنیکهای بازاریابی جدید، باعث شده تا در دهه حاضر فیلمهای بسیاری با بودجه اندک ساخته شده و عرضه بسیار موفقی داشته باشند. امروزه فرصتهای فیلمسازی به راحتی در دسترس هستند و فیلمسازان مستقل حتی بیشتر از کارگردانان بزرگی که با بودجههای کلان یا در نظام استودیویی کار میکنند فیلم میسازند. فیلمسازان مستقل حتی فرصت شکست را به دلیل هزینه کوچک فیلمهایشان دارند اما فیلمسازان بزرگ فرصت اشتباه تجاری چندانی ندارند. وبسایت رسمی جشنواره فیلم و مدرسه سینمایی ریندنس (Raindance) که در انگلیس، آمریکا، کانادا، بلژیک، مجارستان، چین و آلمان مرکز آموزشی دارد، در مطلبی ۱۰ شیوه برای ساخت فیلم با هزینه کم و مقبول را پیشنهاد داده است:
داستان فیلم، مهمترین چیز است
هیچ چیز بیشتر از یک داستان خوب شما را روبروی پرده سینما میخکوب نمیکند. اگر داستان فیلم غنی باشد کسی به بودجهای که برای آن صرف شده اهمیتی نمیدهد.
داستانها و فیلمنامهها چهار شاخصه اصلی دارند که باید روی آنها به درستی مانور داد:
اول، کاراکترهای داستان شما باید اهداف مشخصی داشته باشند. هدف مشخص، یعنی بشود آن را اندازهگیری کرد و سنجید؛ تا بتوانیم در برههای از زمان ببینیم آیا کاراکتر مورد نظر به هدفش رسیده یا خیر. برای مثال، اگر هدف کاراکتر داستان شما، خارج شدن از لندن است، این، هدف ضعیفی است. همه ما ممکن است به هدفی از شهر خود خارج شویم. اما اگر هدف شخصیت، ترک لندن تا مثلاً ظهر فردا است، هدفی وجود دارد که به سادگی میتوان آن را سنجید.
دوماً، داستان شما یک محل وقوع دارد. این محل وقوع میتواند عادی یا غیرعادی باشد.
سوماً، کنشهای کاراکترهای اصلی و نهایتاً در وهله چهارم، آنچه به عنوان دیالوگ بر زبان میآورند اهمیت بسزایی دارد.
یک داستانپرداز خوب، این چهار شاخصه را جوری در هم میآمیزد که نقاط اتصال آنها خودشان را نشان ندهند. وقتی یک نویسنده به این حالت برسد، میتوان گفت که در امر نویسندگی به تبحر رسیده است. اما البته که هنر قصهگویی، فراتر از اینهاست.
لوکیشن تعیینکننده است
دو مقوله گرانقیمت بر سر راه فیلمسازی وجود دارد: یکی ضبط تصویر، یعنی دوربین، و دیگری لوکیشن. صرف نظر از بودجه فیلم، نقل و انتقال تیم فیلمبرداری از یک لوکیشن به لوکیشن دیگر زمانبر و گران است.
اگر بتوانید مقدار جابهجاییها را کاهش دهید یا به کل حذف کنید، یک قدم بزرگ به سمت کاهش بودجه کارتان نزدیک میشوید. لوکیشن بر روی فیلمنامه تأثیر بزرگی دارد. اگر بخواهیم بیشتر به اهمیت این موضوعات پی ببریم، بهتر است تا به برخی از مهمترین فیلمهای چند دهه اخیر نگاهی بیندازیم. از «سگهای انباری» کونتین تارانتینو گرفته تا «فعالیتهای فراطبیعی» اورین پلی، «او میخواهد به دستش بیاورد» اسپایک لی، «کارمندان» کوین اسمیت و غیره. این فیلمها همگی یک ویژگی مشترک دارند و آن هم لوکیشنهای محدود است. در واقع هر کدام از آنها، به تنهایی یک نمایش خوبِ روی استیج به حساب میآیند؛ یعنی این حقه را به کار میبرند که چند بازیگر را در چند لوکیشن محدود نگه میدارند. وقتی چنین کاری انجام میدهید در واقع یک تئاتر روی صحنه را مدیریت و کارگردانی میکنید، اما به شکلی که فرمت و قالب سینمایی دارد و خستهکننده از آب درنمیآید. فیلمنامه مبتنی بر لوکیشن محدود خود را، به یک فیلم موفق تبدیل کنید و به این ترتیب استعداد خودتان را نشان بدهید. از این طریق توجه سرمایهگذاران و بزرگان را هم جلب میکنید.
دوربین خود را درست انتخاب کنید
انتخاب دوربینی که متناسب با فیلمنامه و بودجه شما باشد الان راحتتر از هر زمانی در گذشته است. باید حواستان به دو چیز جمع باشد: یکی نسبت فشردهسازی دوربین (Compression) و دیگری لنزها. به یاد داشته باشید که دوربینهای دیجیتال، همگی یک سیگنال را تولید میکنند؛ چیزی که کیفیت تصویر را تحتالشعاع قرار میدهد لنزهایی هستند که استفاده میکنید و تعداد پیکسلهای هر فریم شما (فشرده سازی).
پس از رویهای که طی سالهای اخیر پا گرفته، فیلمبرداری فیلمهای سینمایی و حرفهای از طریق دوربینهای موبایل نیز در حال تبدیل شدن به امر رایجی است که میتوان آن را یک گزینه بسیار کمهزینه برای فیلمبرداری به حساب آورد.
صدا، نبض فیلم است
فیلمسازان حرفهای بیشتر زمان خود را روی تنظیم و ساخت صداهایی که با تصویرشان هماهنگ و متناسب باشد صرف میکنند. ذهن انسان به گونهای است که اگر صدای کسی که حرف میزند را خوب نشنود، تصویرش نیز در نظر او مبهم و تار میشود. صدای زیبا و شفاف همراه با افکتهای بهجا، باعث میشود تا تصاویری که با دوربینهای کیفیت پایینی هم گرفتهاید، ظاهر خوبی داشته باشند.
هزینه ساخت موسیقی میتواند سرسامآور باشد
هزینه نیروی اجرایی برای ساخت موسیقی به سه گروه تعلق میگیرد: نوازندگان، ترانهسرایان و خوانندگان؛ و هر کدام از اینها هزینه گزافی را به فیلم شما وارد میکند. سعی کنید از گروههای موسیقی ناشناخته استفاده کنید تا کار کردن در یک فیلم را امتیازی برای خود تلقی کنند. حتی فیلمسازها میتوانند خودشان یا با استفاده از دوستانشان برای فیلم موسیقی بسازند تا با بودجه پایینی این اتفاق رقم بخورد.
همهچیز نظم داشته باشد
نبود نظم و وجود شلختگی بر سر صحنه وقت بیشتری را از شما میگیرد و نابخشودنی است. این مسأله با یک برنامهریزی منظم، قابل پیشگیری است. اطمینان حاصل کنید که همهچیز سر جای خود باشد و هر کسی سر کار خود، در زمان مشخص خود باشد. اگر توانایی این نوع سازماندهی را در خود نمیبینید، از کسی که میتواند کمک بگیرید.
دوستان و آشنایان شما بازیگر نیستند
اینکه کسی از دوستان و اطرافیان خود برای ساخت یک فیلم کمک بگیرد و حتی از آنها جلوی دوربین استفاده کند، مورد جالب و وسوسه کنندهای است اما ریسک بالایی دارد چون دوستان شما هر چقدر هم که مجلسگرمکن خوبی باشند، لزوماً بازیگر خوبی نیستند و نمیدانند جلوی دوربین در صحنه فیلمبرداری چطور بازی کنند. وقتی هم که بازی اشتباه آنها را میبینید اگر بخواهید آنها را با جدیت کارگردانی کنید باید قید دوستی و رفاقت خودتان را بزنید. بهتر است در مدارس بازیگری فراخوان بدهید و با برگزاری تستهای بازیگری، تیمی از استعدادهای شناختهنشده را جذب کنید تا اینکه بخواهید از دوستانتان استفاده نابجا بکنید. اگر فیلمنامه مناسب و کمی پول داشته باشید، میتوانید سناریوی خود را به یک بازیگریاب یا مدیر برنامه بازیگران بدهید تا فیلمنامه شما را به دست بازیگران معروف و کاربلد برساند. چنانچه از فیلمنامه شما خوششان بیاید شاید مایل باشند تا رایگان جلوی دوربین حاضر شوند یا حتی بدون گرفتن دستمزد، در سود فروش فیلمتان سهیم شوند.
یک رویه درست کنید
در سالهای گذشته اینگونه بود که فیلمسازان آثار خود را به تعدادی جشنواره فیلم میفرستادند و با آن به جاهای مختلف میرفتند تا بتوانند پیشنهادات پخش مناسبی دریافت کنند و با عایدی و پولی که از این طریق به دست میآورند پروژه بعدی خود را به لحاظ مالی تأمین کنند. با ساخت و بازاریابی به صورت فیلم به فیلم، یک کارگردان میتوانست حاشیه امنیت و هواداران مشتاقی را نسبت به سلیقه خود جذب کند که همین موضوع باعث میشد تا آینده کاری آنها تضمین شده و تهیهکنندگانشان هم به جریان درآمد مناسبی دست پیدا کنند. اما حالا انفجار دنیای مجازی دورنمای فیلمسازی را تغییر داده و فیلمسازان را به دو دسته تقسیم کرده است: یک دسته آنهایی که از فضای مجازی ترس و تنفر دارند و دسته دیگر آنهایی که آن را میپذیرند.
فیلمسازان معاصر میتوانند از فضای مجازی استفاده کنند تا علاقهمندان به سبک کارشان، از آخرین آثار تولید شده آنها مطلع شوند. فیلمسازان باتجربه، از دو تهیهکننده بهره میگیرند، یک تهیهکننده که کارهای معمول تولید را انجام دهد و دیگری کارهای مربوط به فضای مجازی. برای معرفی اولیه خود و فضای مجازی اختصاصی مربوط به فیلمتان نیز از حضور در گروهها، ایونتها، فرومها و نشستهای سینمایی بهره بگیرید.
مشخص کنید که میخواهید حوزه فعالیت شما چه باشد
هر هدفی که دارید، باید دقیق بدانید که در کدام حوزه میخواهید مشغول باشید. فیلمسازان، اثر خود را خلق میکنند و در فستیوالهای مختلف شرکت میکنند تا کشف شوند. تولیدکنندگان محتوا اما، فیلمسازانی حرفهای هستند که آثار دراماتیک، شرکتی یا مستند را در ازای دریافت بهایی تولید میکنند. کارگردانانی هم وجود دارند که برای سریالهای موبایلی یا اینترنتی فیلم میسازند. باید در ذهن داشته باشید که دقیقاً کدام مسیر را میخواهید طی کنید چون در برخی موارد تداخل کارها، جلوی پیشرفت شما را میگیرد و نمیگذارد روی یک شاخه متمرکز شوید.
چیزی به اسم شانس وجود ندارد
موفقیت چیزی متشکل از تلاش زیاد و برگشت انرژی است. اگر کار و شوق خود را حفظ کنید، موفقیت قطعا به سوی شما خواهد آمد.